درباره وبلاگ

سلام دوستان، به وبلاگم خوش آمديد.نظر يادتون نره در ضمن اسمم را اين جوري مي نويسن : پانيذ نه پانيز راستي اگر عضو بشيد سعي مي كنم هر چي كه خواستيد براتون ايميل كنم.:)
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تفريح و سر گرمي و آدرس panizsa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 23954
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

تفريح و سر گرمي
چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, :: 15:37 ::  نويسنده : paniz       

به کجا می‌روی؟ ترافیک است
راه تا مولوی ترافیک است
مولوی شاعر است پس آن‌جا
قدرِ صد مثنوی ترافیک است
هر که تهران‌نشین شود اجرش
هدیه‌ای معنوی
ترافیک است

 



چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, :: 15:21 ::  نويسنده : paniz       

آقایان عزیز، آیا می خواهید بدانید چقدر همسرتون رو دوست دارید ؟ کافیست به سوالات زیر پاسخ بدهید
شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید؟!

الف- به اندازه تعداد سکه‌های مهریه اش
ب- به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش
ج- به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش
د- به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز

2- چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید؟!

الف- جوونی کردم
ب- سادگی کردم
ج- گول خوردم
د- من که نرفتم خواستگاری، اون اومد

3- اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید؟!

الف- اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید
ب- اول خرما و بعد شاباش می دهید
ج- اول قبرستان و بعد محضر می روید
د- انشاا... بقای عمر 5 تای دیگر باشه

4- ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است؟!

الف- املاک پدرش
ب- دارایی پدرش
ج- املاک و دارایی پدرش
د- همه موارد

5- اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می‌کنید ؟!

الف- تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید
ب- تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید
ج- تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید
د- آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید

6- محبت آمیز ترین جمله ایکه به عیالتان گفته اید چه بوده است ؟!

الف- عزیزم ، امروز صبحانه چی داریم؟
ب- عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
ج- عزیزم ، امشب شام چی داریم؟
د- من واقعا... من واقعا عاشق... من واقعا عاشق تو... من واقعا عاشق تو روبچه با پنیرم

7- در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید؟
الف- در خوردن غذا با او همکاری می کنید
ب- کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید
ج- موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشویق می کنید
د- گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید

8- اگر عیالتان با شما قهر کند برای آشتی کردنش چه کار خواهید کرد؟
الف- شما هم با او قهر می کنید تا زمانیکه خودش بیاید منت کشی
ب- از طریق بکارگیری سیستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتی خواهید داد
ج- او را تهدید می کنید که اگر تا 10 بشمارید و آشتی نکند سریعا اقدام به اختیار نمودن همسر جدید می نمایید
د- حاضرید یک چیزی هم بدهید اگر همیشه قهر باشد

9- نظرتان در مورد این جمله چیست ؟ «مهرم حلال ، جونم آزاد»

الف- زیبا ترین جمله دنیاست
ب- با معنا ترین جمله دنیاست
ج- خوشحال کننده ترین جمله دنیاست
د- تخیلی ترین جمله عصر کنونی است

10- در کل ، از زندگی با عیالتان راضی هستید ؟!

الف- اگر نباشم چیکار کنم؟
ب- چاره ای جز این ندارم
ج- یک جوری داریم می سازیم دیگه
د- بله که راضی هستم البته تا زمانی که بتوانم پول مهریه اش را جور کنم

--------------------------------------------------------------------------



پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, :: 21:41 ::  نويسنده : paniz       

 عنوان

زندگي طنز من 

تعداد صفحات

١٣

توضيحات

چند داستان طنز

فرمت

pdf 

زبان

فارسي

براي دانلود بر روي لينك زير كليك كنيد:

http://dl.veyq.ir/ebook/up/2012-9-16-254_%5Bwww.VeyQ.ir%5D.pdf?

منبعveyq.ir



پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, :: 13:53 ::  نويسنده : paniz       

منبع parsnaz.ir

 دختر ها

دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟!
توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار " پرو" لباس داره...
اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!!
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!!
بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه...اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و...که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه...
حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه...مثلا ممکنه " شینیون" کنه یا مدل دار سشوار بکشه...!
البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه...
یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم!
ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی(اینا دستور غذا نیستا!!)گرفته تا لیمو ترش
خوب، روز موعود فرا می رسه!
ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه( انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون...( البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشریف داره!)
بعد از ناهار...!
لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعد از ظهر...
توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!!
ساعت 3 می رسه خونه... بعد شروع می کنه به آرایش کردن...!
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره( که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
ساعت 8 عروسی شروع می شه...یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!

عروسی رفتن پسرها:

اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمی کنه!!
روز عروسی، ساعت 12 ظهر از خواب بیدار می شه... خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله...عروسی دعوتیم..!
بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش...! می پره تو حموم...
توی حموم از هولش، صورتشم با تیغ می بره...!!( بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
ریش هاش زده نزده( نصف بیشترو تو صورتش جا می زاره!!)از حموم می یاد بیرون...
ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه، رسمی باشه یا اسپرت...!
تازه یادش می افته که پیرهنشو که الان خیلی به اون شلوارش می یاد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
کلی فحش و بد و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غیبشون استفاده نکرد که بدونن که نیاز به دوختن داره...!
خلاصه...بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه(البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و بردار هم دستبرد می زنه!!)ساعت 8 شب عروسی شروع می شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله ی زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیر تر از این به عروسی نمی رسه!!
 
 



دو شنبه 18 دی 1391برچسب:, :: 20:50 ::  نويسنده : paniz       

چند تا اهنگ كه فكر كردم شايد ازشون استقبال بشه گذاشتم تا اگه دوست داريد دانلودشون كنيد.

 دانلود اهنگ يلدا از مازيار فلاحي

http://dl.pop-music.ir/music/Maziar%20Fallahi%20-%20Yalda.mp3

دانلود اهنگ بي تو از محسن يگانه

http://dl.new4music.ir/91.9/Mohsen%20Yeganeh%20-%20Bito.mp3

دانلود اهنگ گريه كن از فرزاد فرزين 

 

http://dl.new4music.ir/91.5/gerye%20kon.zip

 



دو شنبه 18 دی 1391برچسب:, :: 20:40 ::  نويسنده : paniz       

منبع: taknaz.ir

 پسر در حال دویدن...

 


زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

 

**************************
 

دختر در حال راه رفتن...

دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای...
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین



یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 23:2 ::  نويسنده : paniz       

 آقای دست و دل باز برای بچه اش اسمارتیز می خره، روش می نویسه هر ۸ ساعت یکی

فقط یه ایروونی میتونه یه جمله با ۲۰ فعل بسازه
داشتم می رفتم برم دیدم گرفت نشست گفتم بذار بپرسم بیبینم میاد نیمیاد دیدم میگه نمیخوام بیام بذار برم بگیرم بخوابم !
من که وقتی خوندم هنگ کردم شما چه طور?

مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها پسر : نه مامان جون من خودم فندك دارم

غضنفر میره کلاس انگلیسی ازش میپرسن اسمت چی؟ میگه :power god new day می پرسن معنیش چیه ؟میگه :قدرت الله نوروزی

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی،  رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن كه: جواب خیاره،  فقط تو  زود نگو كه ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده ایه!

اگه گفتین غضنفر به قرمز کم رنگ چی می گه؟
قرمز آسمانی!

ظالم باشی بت میگن حیوون!
مظلوم باشی میگن حیوونی…

اووووف ..! مــــای گـــاد!
من خیلی هَـــپی ام!                منبع تمام جوك ها : jokbaran.com
چطوری مای فرندِ من! کلی میست کرده بودم!
خدارو تنکس،همه چی اوکیه!!
وااای دَدی و مامی رو ببین!
وااااوووو تهران چقدر چینج شده!
قبلانا این میدون اونور نبود؟
آآآآخ آی لااااااو کبابِ ایرووونی با تومیتو!
ساری شما به تومیتو چی میگین ؟!
پسر خالم در بازگشت از سفر سه روزه از تایلند




صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد